باسلام بنده سید سجاد موسوی طلبه شهر اهواز هستم که تحقیقاتی درمورد وهابیت و سایر مباحث اعتقادی و فرقه شناسی داشتم .که با توجه به سخن مقام معظم رهبری جمهوری اسلامی ایران آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی) که ما درحال جنگ نرم هستیم خود را که سرباز کوچک ایشان می دانم موظف دانستم در این جبه فرهنگی شرکت کنم.از کسانی که توان کمک به حریم تشیع را دارند دعوت می کنیم که آمادگی خود را اعلام کنند و عضو وبلاگ شوند.نطر یادتون نره . این هم ایمل بنده سوالی داشتید:SAJJAD_MIOSAVI619@YAHOO.COM
سید سجاد موسوی |
چهارشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۴، ۰۸:۳۴ ق.ظ |۰ نظر
داستان شنیدنی قطع دست یکی از محبان امیرمؤمنان علیه السلام و چسپاندن
دوباره آن توسط آن حضرت، از زبان شیخ حبیب الجفری از علمای نامدار اهل سنت.
حتما ببینید.....
برای دانلود فیلم بروی آیکون مقابل کلیک کنید:
همین روایت را فخر الدین رازی در کتاب تفسیر کبیر خود این چنین نقل کرده است:
وأما علی کرم الله وجهه فیروی أن واحداً من محبیه سرق وکان
عبداً أسود فأتى به إلى علی فقال له : أسرقت ؟ قال نعم . فقطع یده فانصرف
من عند علی علیه السلام فلقیه سلمان الفارسی وابن الکرا ، فقال ابن الکرا :
من قطع یدک فقال أمیر المؤمنین ویعسوب المسلمین وختن الرسول وزوج البتول
فقال قطع یدک وتمدحه ؟ فقال : ولم لا أمدحه وقد قطع یدی بحق وخلصنی من
النارا فسمع سلمان ذلک فأخبر به علیاً فدعا الأسود ووضع یده على ساعده
وغطاه بمندیل ودعا بدعوات فسمعنا صوتاً من السماء ارفع / الرداء عن الید
فرفعناه فإذا الید قد برأت بإذن الله تعالى وجمیل صنعه .
اما علی علیه السلام . روایت شده است که یکی از دوستداران آن حضرت که
بنده سیاه پوستی بود، دزدی کرد . او را نزد امیرمؤمنان علیه السلام آوردند.
از او سؤال کرد که آیا دزدی کردهای؟ گفت: بله . پس دست او را قطع کرد. آن
غلام سیاه در هنگام بازگشت از نزد آن حضرت با سلمان و ابن الکرا رو در رو
شد. ابن الکرا سؤال کرد: چه کسی دست تو را قطع کرده است؟ گفت: امیرمؤمنان،
یعسوب مسلمانان، داماد رسول خدا و همسر بتول . ابن الکرا گفت: او دستت را
قطع کرده و تو او را این چنین ستایش میکنی؟ در جواب گفت: چرا او را نستایم
؛ در حالی که دستم را به حق بریده و مرا از آتش جهنم نجات داده است. سلمان
که سخنان او را شنیده بود، آن را با امیرمؤمنان علیه السلام در میان
گذاشت. آن حضرت ، غلام سیاه را خواست، دست خود را روی ساعدش گذاشت، آن را
با دستمالی پوشاند و دعاهایی خواند.
راوی میگوید: از آسمان صدایی شنیدم که میگفت: رداء را از روی دست او
بردارید. وقتی برداشتیم، دست او به اذن خدای تعالی والطاف خفیه او خوب شده
بود.
التفسیر الکبیر ج ۲۱ ص ۸۹ ـ ۹۰
الحمد لله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام