نقد شبهات وهابیت

دفاع از حریم تشیع

نقد شبهات وهابیت

دفاع از حریم تشیع

۵ مطلب با موضوع «خلفا :: عمر» ثبت شده است

اعتراض مردم نسبت به انتخاب عمر به عنوان خلیفه دوم

سید سجاد موسوی | جمعه, ۱۳ آذر ۱۳۹۴، ۰۸:۴۹ ب.ظ | ۰ نظر
یکی از مواردی که اهل سنت به آن قائل هستند انتخاب خلیفه به رای مردم می باشد.
اما آنچه تاریخ به آن شهادت می دهد خلاف این را ثابت می کند.

ابن ابی شیبه که یکی از علماءسرشناس و یکی از مفاخر و بزرگان اهل سنت می باشد در المصنف خود اینگونه
نقل می کنند:

حَدَّثَنَا وَکِیعٌ، وَابْنُ إِدْرِیسَ، عَنْ إِسْمَاعِیلَ بْنِ أَبِی خَالِدٍ، عَنْ زُبَیْدِ بْنِ الْحَارِثِ:

أَنَّ أَبَا بَکْرٍ حِینَ حَضَرَهُ الْمَوْتُ أَرْسَلَ إِلَى عُمَرَ یَسْتَخْلِفُهُ، فَقَالَ النَّاسُ: تَسْتَخْلِفُ عَلَیْنَا فَظًّا غَلِیظًا،

وَلَوْ قَدْ وَلِیَنَا کَانَ أَفَظَّ وَأَغْلَظَ، فَمَا تَقُولُ لِرَبِّک إِذَا لَقِیتَهُ وَقَدِ اسْتَخْلَفْتَ عَلَیْنَا عُمَرَ؟

ترجمه :

زبید بن حارث می گوید: هنگامی که ابوبکر مرگ او نزدیک شد.به دنبال عمر فرستاد تا او را خلیفه بگذارد.

مردم گفتند:آیاشخصی بدخوی عصبانی را بر ما خلیفه میگذاری که قطعا اگر او را خلیفه بگذاری بدخوی تر و عصبانی تر میشود پس به خدایت چه پاسخی میدهی؟

مصنف ابن ابی شیبه متوفی235هـ ، ج20 ص584

ملاحضه کردید که مردم با خلافت عمر مخالف بوده اند.

امیدوارم اهل سنت جوابی داشته باشند.



  • سید سجاد موسوی

عمر از مسیحیان شرط می برد که به فرزندانشان قرآن یاد ندهند

سید سجاد موسوی | پنجشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۷:۳۸ ق.ظ | ۰ نظر

در کتاب المعجم نوشته شده ی امام ابی سعید احمد بن محمد بن زیاد ابن بشر که یکی از معتبرترین کتب اهل سنت به شمار می آید مطلبی درد ناک را نقل می کند آن مطلب این است که: از عبدالرحمن بن غنم (از مسیحیان)میگوید نامه ای را به عمر نوشتم که شما وقتی به شام آمدید ما از شما امان جان و بچه و اموال خود را خواستیم و قول دادیم که .... به بچه های خود قرآن را یاد ندهیم.المعجم/ج1/ص207

کجایند کسانی که دم از خلیفه ی با ایمانشان دم میزنند و خود را خادمین قرآن می دانند؟  قضاوت باشما

  • سید سجاد موسوی

دیدگا امیرالمومنین ع نسبت به عمر وابوبکر

سید سجاد موسوی | چهارشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۴، ۰۷:۵۶ ق.ظ | ۰ نظر

دیدگاه امیرمؤمنان علیه السلام در باره ابوبکر و عمر

مخالفان اهل بیت علیهم السلام ادعا می کنند که امیرمؤمنان علیه السلام با خلفای سه گانه ارتباط حسنه و دوستانه داشته است و برای اثبات این افسانه، به دروغ هایی مثل ازدواج ام کلثوم با عمر، نام گذاری فرزندان امیرمؤمنان علیه السلام از نام خلفا و ... استناد می کنند.

این بار و در این مقاله تلاش می کنیم دیدگاه امیرمؤمنان علیه السلام را در باره خلفاء، از صحیح ترین کتاب های اهل سنت در معرض قضاوت خوانندگان عزیز قرار دهیم .

  • سید سجاد موسوی

سردرگمی عمر در حکم نوزاد عجیب

سید سجاد موسوی | دوشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۴، ۰۹:۵۴ ق.ظ | ۰ نظر

14509- عن سعید بن جبیر قال: أتی عمر بن الخطاب بامرأة قد ولدت ولدا له خلقتان بدنان وبطنان وأربعة أید ورأسان وفرجان هذا فی النصف الأعلى وأما فی الأسفل فله فخذان وساقان ورجلان مثل سائر الناس فطلبت المرأة میراثها من زوجها وهو أبو ذلک الخلق العجیب فدعا عمر بأصحاب رسول الله صلى الله علیه وسلم فشاورهم فلم یجیبوا فیه بشیء فدعا علی بن أبی طالب فقال علی: إن هذا أمر یکون له نبأ فاحبسها واحبس ولدها واقبض ما لهم وأقم لهم من یخدمهم وأنفق علیهم بالمعروف ففعل عمر ذلک ثم ماتت المرأة وشب الخلق وطلب المیراث فحکم له علی بأن یقام له خادم خصی یخدم فرجیه ویتولى منه ما یتولى الأمهات ما لا یحل لأحد سوى الخادم، ثم إن أحد البدنین طلب النکاح فبعث عمر إلى علی فقال له: یا أبا الحسن ما تجد فی أمر هذین؟ إن اشتهى أحدهما شهوة خالفه الآخر وإن طلب الآخر حاجة طلب الذی یلیه ضدها حتى إنه فی ساعتنا هذه طلب أحدهما الجماع فقال علی: الله أکبر إن الله أحلم وأکرم من أن یرى عبدا أخاه وهو یجامع أهله ولکن عللوه ثلاثا فإن الله سیقضی قضاء

کنز العمال-باب فصل فی القضاء والترغیب ـ الترهیب عن القضاء/ج5 ص833 ح14509
 ترجمه و اسکن کتاب در ادامه....
  • سید سجاد موسوی

جاهلیت عمر بعد از اسلام+سند

سید سجاد موسوی | دوشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۴، ۰۹:۳۴ ق.ظ | ۰ نظر
ابن سعد در بحث استخلاف عمر می گوید:

قال: أخبرنا إسحاق بن یوسف الأزرق و محمد بن عبد الله الأنصاری و هوذة بن خلیفة قالوا: أخبرنا ابن عون عن محمد بن سیرین قال: قال عمر بن الخطاب: ما بقی فی شی‏ء من أمر الجاهلیة إلا أنی لست أبالی إلى أی الناس نکحت و أیهم أنکحت.(الکتاب: الطبقات الکبرى ج3 ص219/المؤلف: أبو عبد الله محمد بن سعد بن منیع الهاشمی بالولاء، البصری، البغدادی المعروف بابن سعد (المتوفى: 230هـ) /تحقیق: محمد عبد القادر عطا/الناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت/الطبعة: الأولى، 1410 هـ - 1990 م)   ترجمه در ادامه همراه با اسکن کتاب.......
  • سید سجاد موسوی